رضا شاعری

رضا شاعری
طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

تاکسی کرامت سادات

شنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۵، ۱۱:۴۴ ق.ظ

بسم الله... تاکسی (1)

کرج... تاکسی... کرامت به سادات :rose:  توی کرج سوار تاکسی شدم

 

روی داشبورد ماشین مثل خیلی از ماشین های دیگه یه جمله دیدم که نظرمو جلب کرد

 

تا به حال جمله های زیادی دیده بودم، مثلا لطفا کمربند خود را ببنید/ لطفا سیگار نکشید/ وغیره... اما اینجا نوشته بود کرایه تاکسی برای سادات در محدوده ی کرج رایگان... کمی که گذشت ازش پرسیدم اخوی شما از کجا می دونی شخص مورد نظرت سیده؟؟ هرکی بگه سید هستم کرایه نمیگیری؟؟ گفت: آره. اما شاید واقعا نیت من خالص بوده

گفتم: چطور!؟ گفت: همون روز اول که اینو نوشتم، اواسط روز یه آقایی سوار شد.

 

                          تاکسی

 

موقع پیاده شدن مبلغی داد من مشغول این شدم که مابقی پول رو بدم که اون آقا رفت

 

اومدم پایین صداش کردم، آقا مابقی کرایه ات! زیاد دادی... یه نگاه کرد وگفت: تو محبت کردی و میخوای به ما که سادات هستیم کرامت کنی؛ اما خاندان ما خاندان کرامت هستند... پس ما باید به شما محبت کنم و کرامتمون بیشتر باشه... یاعلی

 

از اون موقع بارها این اتفاق برام افتاده...

 

*تاکسی 

*کرامت سادات

*رضا شاعری

*سادات

 

نظرات  (۱)

چه جالب, خدا خیرش بده

بفرمایید داستان
Www.qesseblog.blog.ir

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">