رضا شاعری

رضا شاعری
طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روز خبرنگار» ثبت شده است

۰۷
بهمن

باذن الله...

«به نام پدر»


سایه ای بود و پناهی بود و نیست

هستی ام را تکیه گاهی بود و نیست


سال 1374 من  هشت ساله بودم. هر وقت می رفت کنار کمدش من هم با اشتیاق خودم را می رساندم به کتاب ها و وسایلش، فشنگ های تفگش و #تفنگش را به نظاره می نشستم.

 بوی کاغذهای قدیمی، کاغذ قرارداد کار، دفترچه خدمت سربازی و آلبوم عکس های قدیمی هوش از سرم می برد. در این میان اما #تفنگ و #دوربین_شکاری را طور دیگری دوست می داشتم. دوربین را از توی کمد برداشت، برای آخرین بار بند دوربین را انداختم دور گردنم و از توی آن لنز جادویی از ابتدای دالان کوچه تا انتهای آن را دیدم و دلم غنج رفت. دوربین را آقا توی جعبه اش گذاشت با لحنی پدرانه گفت: «خیالت راحت شد؟» جواب من در شعف چشم هایم بود.

آن روز را کمی دیرتر از ظهر آمد خانه، اما وقتی پدرم برگشت خبری از دوربین شکاری نبود. ناهار را سیدخانم کشید و لابه لای صحبت هایشان متوجه شدم که برای عمل جراحی محمد برادرم فروخته است.

شهید شاعری


پاییز همان سال احوال جسمی آقا سیدطاهر خوب نبود، رفته بود حسن آباد تا مدارک پزشکی اش را بیاورد  وقت برگشت در جاده #بویین_زهرا تصادف سختی کرد با ماشین، خودش معتقد بود که اگر زنده ماند، به خاطر جد آسیدطاهر بود...

خدا خواست که سایه اش در آن سال از سرم کم نشود. چند هفته طول کشیده بود که درد از تنش بیرون برود، کنار تختش می نشستم و تا آبی و قرصی می خواست برایش می آوردم و از بی مهری آدم های روزگار و نمک نشناسی شان نسبت به او بیشتر دلم می سوخت. وگرنه درد جسمی که خوب می شود...

و امان از این فوتبال که برای دومین بار باعث شد مچ پایم مو بردارد. زمستان بود و هوا حال و هوای باریدن داشت، تمام پای راستم را «از پنجه تا ران»گچ گرفتند. سرما همچون گزمه ها توی خیابان های شهر پرسه می زد و بر تن آدمی زخم می نشاند. 


هنوز ماشینش برای همان تصادف خراب بود، توی خیابان هم ماشین ها نمی ایستادند، بدون تامل مرا به دوش گرفت و انگشت های پایم که از گچ بیرون بود را با پنجه های مردانه اش در دست گرفت، طوری که تمام انگشتان را پوشش داد، تا سرما اذیتم نکند.


مصرع معروف «به شرط آن که پدر را پسر کند داماد» را چند باری در مناسبت ها و مراسم های عروسی از او شنیده بودم.

  کمی بیشتر از ده سال سه پسر از دست داد و داغ پسران رشیدش را تاب آورده بود و حالا تنها پسرش که من بودم در آستانه ازدواج قرار داشت و نبود.


هنوز بیست و یک سالگی ام تمام نشده بود که ازدواج کردم، روز خواستگاری وقتی مهیای رفتن به خانه همسرم شده بودم به عکس پدرم با آن سیبل و نگاه پر هیبتش نظری انداختم. خیلی دلتنگش شدم. از آخرین روزی که صورتش را بوسیده بودم سال ها گذشته بود، بغض چند ساله ام وقت رفتن ترکید....


و روزی «روزهایی»که نبودش را کاملا حس کردم، روز مراسم عروسی ام بود، با تمام خوشی های آن روز این مسئله برایم خیلی سخت بود...


 و قصه این دلتنگی ادامه داشت، و روزی آمد که فرزند تازه متولد شده ام را به خانه آوردیم و پدر ِ همسرم که وجودش نعمتی ست در گوش دخترم اذان گفت و از سویدای جان فهمیدم که #پدر ندارم و چه دردیست این فراق...


به نظرم دنیای آدم هایی که در کودکی و نوجوانی پدرهایشان را از دست می دهند و #درد_یتیمی را می چشند خیلی سخت تر است از کسانی که از وجود پدرشان بیشترین بیشتر بهره را برده اند.

برای شادی روح همه پدرانی که اسیر خاکند و پدر اینجانب که امشب سالگرد اوست، لطفا شاحه گلِ صلواتی مرحمت کنید :rose::purple_heart:


پدر آن تیشه که به خاک تو زد دست اجل

تیشه ای بود که شد باعث ویرانی من


@shaeri_1001

#پروین_اعتصامی

#رضا_شاعری

  • رضا شاعری
۲۹
دی

سکوت علامت رضاست :)


علامت تو چیست؟


  • رضا شاعری
۰۴
آبان

باذن الله...

مصاحبه مفصل اینجانب با خانواده شهید مسعود عسگری/


مادر شهید مدافع حرم «مسعود عسگری» در گفت‌وگو با فارس:

هر مسئولی اجازه آمدن به خانه ما را ندارد/ موتورش را فروخت به سوریه برود

گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس

#رضا_شاعری : قصه #مسعود_عسگری قصه جوان پر نشاطی است که در کوچه پس کوچه های دارالشهدای تهران قد کشیده است. قصه مرد جنگ ندیده ای که جا پای پدرش گذاشت. قصه جوانی که در صبح دل انگیز انقلاب اسلامی قد کشید و با شنیدن صدای هل من ناصر ینصرنی امام عشق، کیلومترها آن طرف تر از مرزهای ایران برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) جان نثاری کرد و شهید شد.

بعد از صحبت های شورمندانه #زهرا_نبی_لو، به روایت گری مومنانه #برادر_شهید گوش سپردیم، جوان محجوبی که چشم هایش بی قرار برادر بود.




با نقل هر خاطره از برادر توده متراکم شده بغض در گلویش چین می خورد و می شکست و اشک بر گونه هایش جاری می شد. مطمئنم که از وقتی مسعود به شهادت رسیده روضه علمدار عاشورا برای او هم غم دیگری دارد، برادر شهیدی در شب تاسوعا می گفت: روضه برادر را برادرها خوب می فهمند.

به بهانه شهادت «مسعود عسگری» جوانی که توانمندی او در چتربازی، غواصی و ورزش های رزمی در بین هم رزمانش زبانزد بود، به خانه پدری اش رفتیم تا این شهید بزرگوار را بیشتر بشناسیم. خانه ای نُقلی و جمع و جوری که دیوارهایش پر بود از عکس های او،  عکس هایی که یاد و خاطره این شهید را برای خانواده 4 نفره عسگری زنده می کند.


خبر را در لینک زیر بخوانید http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950717000666

  • رضا شاعری
۱۴
شهریور

حضرت آقا حساب ویژه ای برای خانواده مدافعان حرم باز کرده است / 97درصد از شهدای جنگ تحمیلی اهل مسجد بودند


یادواره شهدای روستای لرگان و گرامیداشت شهدای مدافع حرم غرب استان مازندران با حضور خانواده شهید شیخ الاسلامی، محرمعلی مرادخانی برگزار شد.

 سید مظاهر حسینی در ابتدای سخنرانی خود ضمن اشاره به موارد فوق گفت: در آستانه ماه ذیحجه قرار داریم جا دارد تا یادی کنیم از شهدای مظلوم منا که در جوار خانه خدا به فیض عظیم شهادت دست یافتند. شهادتی که در جبهه نبرد نبود و در پی توطئه و برنامه ریزی و فتنه، طوری وانمود شد تا کسی متوجه این توطئه نشود. باید توجه خاصی به شهدای عزیز منا داشته باشیم.

مدیر کل تشریفات دفتر مقام معظم رهبری ادامه داد: در ماه ذیقعده اتفاقی در زمین افتاد و آن دحوالارض است. روزی که زمین از زیر خانه خدا بسط پیدا کرد. یعنی تمام زمین می تواند خانه خدا باشد و این بستگی به اعمال مردم دارد. کافی است نگاهی به بیانات امام راحل در دوران شکوهمند دفاع مقدس داشته باشیم. ایشان فرمودند:  در روزهای تابستان که مجلس شورای اسلامی تعطیل است نمایندگان اصراری نداشته باشند تا به سفر حج بروند و عمره مفرده به جا بیاورند.

وی افزود: نمایندگان بروند به جایگاهی که شهدای عزیز جان دادند سرکشی کنند اجر و مقام و ثوابش کمتر از زیارت خانه خدا نیست. هر مومنی به محض اینکه کار مثبتی انجام دهد ارزش پیدا می کند. جد بزرگوار ما نبی مکرم اسلام وارد مدینه شدند آن جا ارزش یافت. اباعبدالله حسین(ع) وارد سرزمین کربلا شد آن جا هم ارزش پیدا کرد. به طوری که ملائکه اگر حاجتی داشته باشند ابتدا نگاهی به کربلا دارند و سپس به خانه خدا نظر می اندازند. مکان هایی که شهدا در آن جا تنفس کردند و مشغول کار بودند بی گمان دارای ارزش است.

این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به دیدار اخیر ائمه جماعات استان تهران با مقام معظم رهبری گفت: طبق گزارشی که آقای علی اکبری ارائه کردند 97درصد از شهدای جنگ تحمیلی اهل مسجد بودند. اگر کارگر بود مسجدی بود، اگر سپاهی یا استاد دانشگاه بود افتخار مسجدی بودن داشت. امام جماعت نیز به طریق اولی مسجدی بود. بنابراین مسجد جایگاه و ارزش خاصی دراد.

وی خاطر کرد: شهدا انسان های عادی نیستند و مرغ باغ ملکوتند. بردار ارجمندمان مداح اهل بیت(ع) به کرامات شهیدان اشاره کردند از این دست موارد بسیار زیاد است. بارها شده که خانواده معظم شهدا به طور خصوصی از این دست کرامات را برای رهبر انقلاب نق می کنند. قرآن می فرماید آن ها زنده اند و در نزد من روزی می خورند. حالا ما دو نمونه کار فیزیکی از آن ها را دیده ایم. هر چه داریم از شهداست و اگر نبودند آن ها دشمنان ما را می بلعیدند.

حسینی در ادامه گفت: امام عزیز فرمود هر چه داریم از محرم و صفر است. هر چه داریم از امام حسین(ع) است. هیچ کس بهتر از خداوند از امتیازات و ویژگی های شهدا خبر ندارد. به قرآن مراجعه کنید ببنید چقدر خداوند از خود برای شهدا خرج کرده است. در قیامت وقتی خداوند به بهشتیان می گوید چه کسی حاضر است به زمین برگردد تنها قشری که خواهان بازگشت هستند شهداست. شهدا می گویند: به قدری آن لحظه شهادت گواراست که می خواهیم یک بار دیگر آن لحظه را درک کنیم.

*حضرت آقا حساب ویژه ای برای مدافعان حرم باز کرده اند

وی تصریح کرد: بنده در دفتر رهبر انقلاب توفیق خدمت در بخش تشریفات را دارم، یکی از کارهای عمده ما بحث ملاقات با خانواده شهداست. هر هفته و یا در اماکنی که ایشان بنا بر بازدید دارند یکی از برنامه هایشان دیدار با خانواده معزز شهداست. حضرت آقا حساب ویژه ای برای خانواده مدافعان حرم باز کرده و در اولویت قرار داده اند.

حسینی با بیان خاطره دیدار با خانواده شهدا گفت: آقا اگر برای بازدید وارد کوچه ای شوند به همه خانواده شهدایی که در آن کوچه باشند سرکشی می کنند برای همین در یکی از دیدارها با چند دقیقه تاخیر به منزل شهید رسیدند. مادر شهید گفت: آقا جان چشم انتظار بودیم. رهبر معظم انقلاب فرمودند بچه های حفاظت یکی از خانواده ها را از قلم انداخته بودند. این ها اشتباه کردند من نباید از وظیفه خودم تخطی کنم. ما هرچه احترام و آبرو داریم از شهداست.

 

وی با اشاره به دیدار رئیس جمهور روسیه گفت: جناب پوتین دفعه اول در دیدار با رهبر انقلاب دست و پایش را گم کرده بود. وقتی خارج شد در مصاحبه با خبرنگاران گفته بود من در طول عمرم از حضرت مسیح(ع) خیلی خوانده ام. وقتی با آقای خامنه ای ملاقات کردم، احساس کردم حضرت مسیح را در این مکان دیدم. خب این از لطف و عنایت شهداست.

حسینی با بیان خاطره ای از دیدار رئیس جمهور چین با مقام معظم رهبری تصریح کرد: رئیس جمهور چین به آقا گفت من به عنوان یک کمونیست ادیان الهی را مطالعه کردم تا ببینم کدام درست یا نادرست است. در بین مطالعاتم به مبانی فکری اسلام آل سعود برخوردم و هیچ منطقی در آن نیافتم. جناب رهبر ایران، ما در مملکت مان چند میلیون مسلمان داریم.  قشر وهابی در کشور، ما را خیلی اذیت می کنند. اما گروه مختصری نیز اسلام ناب شما را معرفی می کنند. نه تنها به ما ضرر نمی زنند بلکه کمک حال ما نیز هستند. من منطقی ترین و حکیمانه ترین دین را را مذهب اسلام دیده ام.

وی با اشاره به خاطره ای از کوهنوردی رهبر انقلاب گفت: در برنامه کوهنوردی، ایشان  به دختری برخورد که سگی در بغل داشت. شاید اگر هر کدام از ما بودیم به او تذکر می دادیم که این سگ نجس است یا ممکن است باعث بیماری شود. اما ایشان رو کرد و از آن دختر خانم پرسید: اسم سگ ات چیست؟ چقدر دوستش داری؟ سپس گفت خب احکام نگه داری از سگ را هم می دانی؟ چند نمونه را برایش گفت و سپس منبعی را معرفی کرد تا به آن جا رجوع کند  و بخواند. دختر جوان که از این نحوه برخورد اشک بر دیدگانش جار شده بود گفت من چطور بگویم شما را دیده ام.  رهبری چفیه خود را به او هدیه دادند. دو روز بعد با دفتر تماس گرفت و گفت به آقا بگویید بنده ارادتمندشان هستم.

وی در پایان خاطرنشان کرد: رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگان خود در سراسر جهان گفتند هرکسی بگوید آری و یا خیر هزینه دارد. عباس بن علی(ع) در کربلا به اباعبدالله لبیک گفت، این هزینه داشت. نامه شمر ملعون را پاره کرد، این هم هزینه داشت. جوانان عزیز شهدا در برابر صهیونیست ها و  مستکبران عالم نه گفتند و برای دفاع از اسلام به نائب امام زمان(عج) لبیک گفتند. دشمن ما را رها نمی کند بهترین کار برای مقابله با آن کنترل خود تهذیب نفس است.

گفتنی ست در پایان این مراسم از خانواده شهیدان مدافع حرم حاج محرمعلی مرادخانی و مصطفی شیخ الاسلامی تقدیر به عمل آمد. 




http://www.defapress.ir/Fa/News/99090

  • رضا شاعری
۲۰
مرداد

باذن الله...

 

 #روز_خبرنگار_مبارک

 

بدون شک وارد شدن به عرصه رسانه را نقطه عطفی در زندگی فردی و اجتماعی خود می دانم.

چه آن روزی که ردای خبرنگاری بر تن کردم و چه آن زمانی که دانشجوی ارتباطات شدم.

 

همیشه خدا سر راه آدم ها نشانه هایی قرار می دهد. نشانه هایی که با توجه دقیق در آن ها می توانند در زندگی جهت گیری مناسب تری داشته باشند.

 

از همه اساتید و رفقایی که مشوقم بودند و البته تر از همه کسانی که تنگ نظری یشان باعث شد تا محکم تر قدم بردارم ممنونم... خوشحالم که سال گذشته را در حال و هوای شهدای #مدافع_حرم تنفس کردم. بلکه به یمن این رفاقت و موانست با آن ها دستی بر آورند و من زمینی را هم  همنشین خودشان کنند، ان شاءالله.

        رضا شاعری

 

آیه ای در سوره #حجرات است که خیلی دوستش دارم، خداوند می فرماید: :four_leaf_clover:"یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى? مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ":four_leaf_clover: :rose:«ای کسانی که ایمان آورده اید! اگر شخص فاسقی خبری را به شما رسانید درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی، بدون شناخت کافی آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید». 

 

:rose: :books:سوره حجرات آیه 6 :rose:پیام آیه:

 

{صداقت در خبر رسانی و قبول آگاهانه خبر از نشانه های اهل ایمان است}. روح همه #شهدای_رسانه شاد. خبرنگاران عزیز به خصوص، رفقای خوبم روزتان مبارک.

 

پی نوشت: از همسرم که در این راه با صبوری هایش، همواره مرا مورد حمایت قرار داد ممنونم:rose:

 

عکاس: برادر خوبم آقا #مصطفی_رودکی

مراسم یادبود #شهید_فرامرزی #منطقه_18 

#روز_خبرنگار#خبرنگار_مسلمان#

@shaeri_1001

رضا شاعری 

  • رضا شاعری