رضا شاعری

رضا شاعری
طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

۲۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

۱۵
فروردين

بسم الله...

به مناسبت هفته وحدت

( مصاحبه با برادر ارجمندم آقا مقداد امیری))

بعد از اینکه شهدای اهل سنت هم در راه دفاع از حرم عقیله بنی هاشم به شهادت رسیدند با کمک دوست خوبم آقا مقداد چند مصاحبه با اهالی سیستان و بلوچستان داشتم. بعد از اینکه خبر در فارس کار شد. مقداد پیام داد که مصاحبه هاتون در بین جوانان اهل سنت خیلی دست به دست شد و الحمدالله نتایج خوبی در بر داشت به طوری که خیلی از جوان ها درصدد ثبت نام برای سفر به سوریه هستند.


           

و از همه مهم تر اینکه باعث شد مولوی های اهل سنت هم از این حرکت دفاع کنند.

( جنایت‌های ریگی خون «سید محسن» را به جوش آورده بود/ ترغیب جوانان به ترویج اتحاد شیعه و سنی در ایرانشهر

  • رضا شاعری
۱۵
فروردين


بسم الله...

صبح روز عزیمت دوباره جواد، سید خانم قرآن را گرفت بالای دروازه، جواد با قد بلندش، دوبار از زیر قرآن رد شد.

هر مرتبه قرآن را بوسید، بعد پشت سرش یک کاسه چینی آب پاشید و چند قدم پشت سرش راه رفت. جواد چند قدمی رفته جلوتر که برگشت و رو کرد به مادر و گفت: ( بفرما مامان، هوا سرده، دیگه خدا نگهدارتون، نگران من نباش!) جواد که حرف می زد، قطره اشکی چکیده بود گوشه چشم های سیدخانم، بغض بیخ گلویش را می فشرد....



پی نوشت: زن ها همیشه دسته گلی آب داده اند// اینجا به کرخه و آنجا به رود نیل

#دارالشهدای_تهران#شهید_غواص_جواد_شاعری#کربلای_۵#سیدخانم#خداحافظی#محمد_علی_گودینی#کتاب#غواصان_دریادل

#وداع# #شهید_شاعری#شهید_جواد_شاعری#لشگر_۱۰#لشگر_سیدالشهدا#گردان_علی_اکبر#گردان_غواصان#گروهان_نصر#

#زن_ها_همیشه_دسته_گلی_آب_داده_اند#

#اینجا_به_کرخه_و_آنجا_به_رود_نیل


#دارالشهدای_تهران 

#مادر_شهید#

#مادرانه

به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد / که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد



  • رضا شاعری
۱۵
فروردين

بسم الله...

استاد رحیم پور را به خاطر معمولات بالا و انقلابی بودنش دوستش دارم.

چند روز قبل از انتخابات برای نشست خبرنگار مسلمان در دانشکده فارس در خدمتشان بودیم و مثل همیشه مطالب جالب، دقیقی را تبیین کردند. 


   



رحیم پور ازغدی در دانشکده رسانه فارس:

🔹انقلاب اسلامی دچار سادیسم نیست که با همه دنیا دعوا داشته باشد، شما دچار مازوخیسم هستید

🔹امام(ره) با جهان مشکلی نداشت، با جهانخواران مشکل داشت

@jebraily

@shaeri_reza

ذات ژورنالیسم و سینما و هنر خراب نیست/ هیچ عرصه‌ای از اداره انسانی نداریم که قابل تقسیم به حق و باطل نباشد


به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبری توانا حسن رحیم پور ازغدی در نشست تخصصی «رسانه اسلامی؛ خبرنگار مسلمان» در دانشکده رسانه خبرگزاری فارس، اظهار داشت: برخی می گویند می خواهیم با جامعه جهانی آشتی کنیم، این حرف مبین این است که به مردم بگوییم ما تا الان دچار سادیسم بودیم و با جهان دعوا داشتیم. کسی که با جهان دعوا دارد جایش در دیوانه خانه است، انقلاب اسلامی اگر با جهان دعوا داشت جایش در تیمارستان بود نه اینکه تشکیل حکومت بدهد. انقلاب اسلامی دچار سادیسم و دگر آزاری نبود، شما دچار مازوخیسم و خود آزاری هستید و این ملت را آزار می‌دهید.


وی در ادامه افزود: آیا جامعه جهانی چند کشور آمریکا، انگلیس، فرانسه و... محسوب می‌شوند ولی 120 کشور غیر متعهد که در مسائل هسته ای به نفع ما موضع می‌گیرند جزو جهان نیستند؟ در مذاکرات هسته‌ای به جایی رسیده بودیم که عملا با 5-1 یعنی فقط آمریکا مذاکره می‌کردیم و بقیه کشورها عملا حذف شده بودند.


ازغدی با اشاره به خاطره‌ای به نقل از حاج عیسی خادم امام (ره) گفت: یک وقت امام با مرحوم سید احمد داشتند قدم میزدند و من چایی آوردم، دیدم سید احمد می‌گوید که در دنیا دو ابر قدرت آمریکا و شوری... که امام حرفش را قطع کرد و گفت: نخیر سه ابر قدرت، آمریکا، شوروی و ایران و ما ابرقدرت اسلام هستیم که جلوی دو ابر قدرت دیگر خواهیم ایستاد.


وی در ادامه تصریح کرد: کسی یک وقت با ملتش این طور حرف می‌زند و می‌گوید این آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند و در وصیت نامه‌اش از جوانان مسلمان کشورهای اسلامی می‌خواهد که حکومت‌هایشان را سرنگون کنند. اما عده‌ای در داخل را می بینید که می‌گویند، ما که کسی نیستیم، هر چه هستند آن‌ها، یعنی جامعه جهانی هستند.


  • رضا شاعری
۱۵
فروردين

بسم الله


دوست هنرمندم، احسان حسینی نسب که از روزنامه نگاران و یادداشت نویسان قوی در مجله دوست داشتنی همشهری جوان هستش، در روز پاسداشت استاد جواد محقق در سازمان رسانه ای هنری اوج از صهبا دخدرم عکسی انداخت و در صفحه اینیستاگرامش مطلبی را برای صهبا جانم نوشت با هم این متن زیبا را می خوانیم :


گفتم: «تو باید کبوتر باشی» گفت: «نه». «فرشته‌ای پس؟»

- «نه!» «عروسکی؟» «آن هم نه».

-«ترجمان شعری در هیئت شریف انسان؟»

-«آن هم نه». «فلسفه‌ای یا عرفان که چشم‌هایت بین اشاعره و معتزله جنگ انداخته است؟»

-«نه، نه، هیچ‌کدام‌شان نیستم». «پس باید از جهانی دیگر باشی، از کهکشانی دیگر».

-«نه، من اهل همین خاکم».




-«پس حتمن باید نسب از درخت‌ها و بادها و آفتاب و باران برده باشی که طبیعت آنقدر در چشم‌هایت بسامد دارد...»

-«نه؛ اینطور نیست».

-«پس چه هستی تو که دیدنت و بوسیدن پنجه‌های کوچکت مثل ایمان آوردن به کتابی مقدس به منِ سرگشته‌ی رنج دیده‌ی فرسوده‌ی شکسته‌بسته امنیت می‌دهد؟»

-«من صهبا هستم، دختر شعر. سه ساله‌ام. عاشق آقای لحماندوستم». و البته... حتمن تو نمیدانستی بیش از آنکه تو آقای لحماندوست -رحماندوست- را دوست داشته باشی، من تو را دوست دارم. من بیش از یک بار عاشق تو شده‌ام. عاشق تو که هم کبوتری، هم فرشته‌ای، هم عروسکی، هم ترجمان شعری در هیئت شریف انسان، هم فلسفه‌ای‌ و عرفان، هم از جهانی دگری و هم نسب از درخت‌ها و بادها و آفتاب و باران برده‌ای. مواظب خودت و دنیای قشنگت باش، صهبا کوچولو


  • رضا شاعری
۱۵
فروردين

تاکسی2

 

چند وقت پیش که پلیس راهور سر جریمه نبستن کمربند ایمنی سرنشینان جلو خودرو خط و نشان های اساسی کشیده بود. روی داشبورد #تاکسی ها جملاتی که حاکی از تذکر این نکته بود چسپانده می شد. جملاتی که بعضا نه جمله بندی درست و درمانی داشت و نه گاهی رعایت ادب! 

تاکسی زرد رنگ به سمت میدان می آمد، نزدیدک شد:

_انقلاب

_بوق ?? :)

 

                  تاکسی

_سوار شدم، صندلی جلو رو داشبورد یک جمله باحال نوشته بود. از همان هایی که آدم را از روزمرگی در می اورد و نهیبی میزند.

به نظرم آدم خلاقی بود و کار جالبی انجام داده بود.

لبخندی زدم و نگاهی به راننده کردم. پیرمردی سفیدرو با محاسن سپید کرده و آرامشی خاص!

روی کاغذ با خط خوشی نوشته بود

 

پی نوشت: بچه شیعه باس امام زمانش رو مدام یاد کنه

 

#برای سلامتی امام زمان یک صلوات بفرس

برای سلامتی خودت کمربند ایمنی ات را ببند#

#تاکسی

#سلامتی_امام_عصر

#امام_زمان

#رضا_شاعری


  • رضا شاعری
۱۴
فروردين

fسم الله...

باراک اوباما رییس جمهور آمریکا دیروز در قالب یک سفر تاریخی پس از 88سال وارد کشور کوبا شد و در کنار عکس انقلابی شهیر #کوبا عکس یادگاری انداخت.

بی گمان این اتفاق یک شکست بزرگ تاریخی ست. دوستی، در صفحه مجازی اش هشدار به جایی داده بود که باید مراقب باشیم این اتفاق برای کشور ما نیفتد و باید هشیار باشیم تا شیطان بزرگ این ارزو را با خود به گور ببرد.

 

                                   سفر به کوبا

بدون شک، بچه های انقلاب بیدارند! آمریکا و آن ها که خواب آمریکا را می بینند، چنین روزی را در خواب هم نمی توانند ببینند، ان شاءالله. سی و چهار سال پیش در چنین روزهایی، دلاور مردان این مرز و بوم در عملیات «فتح المبین» فتح الفتوح کردند و امروز نسل سوم انقلاب در جبهه های مقاومت حماسه می آفرینند. آهای اوبامای سیاه روی، سیاه کار! تقدیم  گل بر سر مزار #چه_گوارا و  سوت و کف هورا کشیدن دوستانت و شو و نمایش صلح طلبی با تو، فتح الفتوح در «فتح المبین» و «کربلای5» و سوریه با ما… 

امروز خبری مهم آمد که سربازان اسلام در آستانه فتح شهر #تدمر هستند. چشمانت را باز کن و خودت قضاوت کن که #خاورمیانه دست کیست؟! به زودی، با همت سپاهیان اسلام می رسیم پشت دروازه های «قدس»، و تیتر یک روزنامه هایمان می شود: «قدس را خدا آزاد کرد» ان شاءالله، خبر عظیم در راه است... پی نوشت: «ان الذین قالو ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا و لاتحزنوا و ابشرو بالجنه التی کنتم توعدون» (7)

کسانی که گفتند پروردگار ما خداست سپس ایستادگی کردند فرشتگان (هنگام مرگ) بر آنان نازل می شوند (و می گویند) نترسید و غم مخورید و بشارت باد شما را به آن بهشتی که به شما وعده داده می شد.»

#رضا_شاعری

#من_انقلابی_ام

#استحاله_از_درون#رضا_شاعری#سوره_فصلت#

#فتح_المبین#حماسه#سوریه#استحاله#نفوذ#خاورمیامه

#غرب_آسیا#انقلاب#اوباما#روحانی#مرگ_بر_صهیونیست#مرگ_بر_آمریکا#


  • رضا شاعری
۱۳
فروردين


بسم الله

بابا حاجی، پدربزرگ انقلابی و باصفای همسرم است. مردی که علیرغم اینکه با به سن گذاشته است هنوز خوش پوش  و خوش تیپ است. چند شب پیش که برای عید دیدنی در خانه اش جمع شده بودیم. فرصتی شد تا پای خاطرات زلالش از ایام مبارزاتش، قبل از انقلاب و بعد از آن بنشینم.

حاج عیسی خسروی از فعالان انقلابی در استان مازندران بوده است. در صحبت هایش از رفاقتش با شهید عباسعلی ناطق نوری گفت و نوارها و اعلامیه هایی که با واسطه از او می گرفته و از شهر نور تا رامسر با پیکان شخصی اش توزیع می کرده است. چندین بار توسط شهربانی دستگیر شده بود. در یکی از دستگیری ها در جواب رییس شهربانی که پرسیده بود مگر تو زن و بچه نداری؟ چرا نمی روی پی زندگی ات! گفته بود: «تمام زندگی ام و خانواده ام را در راه اسلام و امام(ره) فدا می کنم، رفقای من را دستگیر کرده اید، حالا توقع دارید من بروم و یک جا آرام بنشینم؟».


از خانه ای که برای جنگ زده ها و خانواده هایشان به خصوص احمد عزیزی، شاعر انقلاب  تهیه کرده بود گفت، از فرماندهی کمیته انقلاب اسلامی در شهر نور و محمود آباد و حماسه ششم بهمن در میدان هزار سنگر که با تعدادی از همکارانش، چهل تن از منافقین را دستگیر کرده بودند. همه این خاطرات را سال های سال با خط خوشی، واژه به واژه در دفتر خاطراتش به نخ کشیده است. یک تاریخ شفاهی مستند که به نظرم باید مسوولین استان مازندران از دست ندهند. از اینجا به بعد چند خطی از زبان خودش برایتان نوشته ام:  

 بابا حاجی




  • رضا شاعری
۰۸
فروردين

بسم الله
محمد علی گودینی نویسنده ادبیات انقلاب اسلامی و ادبیات داستانی، زندگی نامه داستانی شهید جواد شاعری از شهدای دارالشهدای تهران و مسجد حمزه سیدالشهدا واقع در محله آذری را و امام زاده حسن (ع) را برای مخاطب بزرگسال به نگارش در آورده است.
شهید شاعری که از جمله غواصان ورزیده سال های دفاع مقدس و معاون آموزش نظامی بسیج ناحیه ابوذر تهران بوده است. این شهید هم محله ای در بسیاری از عملیات ها به عنوان خط شکن حضور موثر داشته است. همین توان فیزیکی و دانش بالای نظامی باعث شد تا همرزمانش نام «جواد چریک» را به او بدهند. شهید شاعری علاوه بر غواصی دوره های چتربازی را هم به طور کامل گذرانده بود و در کانون میثم که واقع در خیابان عبید زاکانی ست سال ها ورزش کاراته را دنبال کرده بود. گودینی پس از نگارش کتاب نام این اثر را «چتربازی در امواج» انتخاب کرد. این کتاب در اسفند ماه سال 93 در دوازدهمین جشنواره کشوری سرزمین نور در بخش رمان رتبه نخست را کسب کرد.
   

این شهید والا مقام در عملیات فتح المبین به عنوان آرپی چی زن در مناطق عملیاتی حضور فعال داشت و چند روز بعد در خط مقدم عملیات الی بیت المقدس در حالی که مشغول شلیک آرپی چی بود به دلیل موج انفجار از ناحیه گوش و کم شدن شنوایی به درجه رفیع جانبازی رسید. وی پس از گذراندن دوره خدمت سربازی در نهاجا این بار در ناحیه ابوذر مشغول خدمت و آموزش نظامی به رزمندگان و بسیجیان دارالشهدای تهران (منطقه 17 ) شد. شهید شاعری به عنوان نیروی غواص و بسیجی، ساعاتی قبل از عملیات کربلای 4 عنوان به دلیل سوختگی و جراحت از عملیات باز ماند. وی با وجود این آسیب و سوختگی در بدن به دلیل اینکه برای آموزش او هزینه شده و برای ادای تکلیف در عملیات کربلای 5 به عنوان نیروی خط شکن در قامت رشید غواصان خط شکن گردان حضرت علی اکبر(ع) لشگر 10 سیدالشهدا(ع) ساعاتی پس از آغاز عملیات به همراه همرزمانش در گروهان نصر به فیض عظیم شهادت رسید و خلعت شهادت به تن کرد.

مزار این شهید در کاشانه زیبای شهدای تهرانی کربلای 5 در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) در قطعه 53 است. 

  • رضا شاعری
۰۷
فروردين

بسم الله... تاکسی (1)

کرج... تاکسی... کرامت به سادات :rose:  توی کرج سوار تاکسی شدم

 

روی داشبورد ماشین مثل خیلی از ماشین های دیگه یه جمله دیدم که نظرمو جلب کرد

 

تا به حال جمله های زیادی دیده بودم، مثلا لطفا کمربند خود را ببنید/ لطفا سیگار نکشید/ وغیره... اما اینجا نوشته بود کرایه تاکسی برای سادات در محدوده ی کرج رایگان... کمی که گذشت ازش پرسیدم اخوی شما از کجا می دونی شخص مورد نظرت سیده؟؟ هرکی بگه سید هستم کرایه نمیگیری؟؟ گفت: آره. اما شاید واقعا نیت من خالص بوده

گفتم: چطور!؟ گفت: همون روز اول که اینو نوشتم، اواسط روز یه آقایی سوار شد.

 

                          تاکسی

 

موقع پیاده شدن مبلغی داد من مشغول این شدم که مابقی پول رو بدم که اون آقا رفت

 

اومدم پایین صداش کردم، آقا مابقی کرایه ات! زیاد دادی... یه نگاه کرد وگفت: تو محبت کردی و میخوای به ما که سادات هستیم کرامت کنی؛ اما خاندان ما خاندان کرامت هستند... پس ما باید به شما محبت کنم و کرامتمون بیشتر باشه... یاعلی

 

از اون موقع بارها این اتفاق برام افتاده...

 

*تاکسی 

*کرامت سادات

*رضا شاعری

*سادات

 

  • رضا شاعری
۰۵
فروردين

به گزارش خبرگزاری دفاع پرس، سردار علی محمد اسدی در شانزدهمین نشست نقد و بررسی کتاب "چتربازی در امواج"  گفت: در عملیات کربلای 5 موانع بسیاری در مقابل غواصان خط شکن برای شروع عملیات وجود داشت عراقی‏ها سلاح قناصه داشتند و روی سلاح‏هایشان دوربین مادون قرمز نصب بود و بعد از گذر نیروهای مستقر عراقی، میل گردهای 18 به هم جوش داده بودند که ما به آن می‏گفتیم خورشیدی و یا هفت هشتی چون به شکل این اعداد بود و بعد از گذشتن از این دو مانع غواصان به دژ شکست ناپذیر شلمچه می‏رسیدند که سه مترو نیم ارتفاع داشت و عرض آن دژ 6متر بود و وسطش را عراق کانال بتن آرمه زده بود و در آنجا عراقی‏ها با فاصله هر 10 متر سلاح دوشکا کار گذاشته بودند سلاحی که با آن هلی کوپتر می‏زدند.

فرمانده گردان حضرت زینب (س) در زمان جنگ افزود: چند روز قبل از عملیات شهید غلامرضا کیان پور رفت تا روزنه‏ای برای عملیات پیدا کند و بعد 4روز با پیکری بی حال برگشت و گفت روزنه‏ای برای نفوذ به این دژ پیدا کردم، همه فرماندهان گفتند وجود این روزنه محال است و شهید کیان‏پور دستمالی گذاشت رو میز و با چهره‏ای مظلومانه به آقای فضلی گفت این خاک دژ شکست ناپذیر شلمچه است که خودم آن را آوردم.

وی افزود: فرماندهان متقاعد شدند و این نقطه شروع و امید برای آغاز عملیات غرور آفرین کربلای 5 شد. و غواصان و شهدایی همچون شهید شاعری و هم رزمانش با وجود چنین موانعی وارد این عملیات شدند. شب عملیات در منطقه سکوت رادیویی برقرار بود بعضی بچه‏ها مثل شب عاشورا شوخی می‏کردند و بعضی در حال نجوا بودند. ساعت 2بامداد بود که فرمان عملیات صادر شد بسم الله الرحمن الرحیم رزمندگان پرتوان اسلام، سربازان امام زمان(عج) یاران خمینی با رمز «یا فاطمه الزهرا و یافاطمه الزهرا و یا فاطمه الزهرا» به قلب کفر صدامی بزنید.

امام گفت حسینی بجنگید

این رزمنده دفاع مقدس در ادامه گفت: اما «گروهان نصر» با فرماندهی شهید «علیرضا آملی»، که «شهید شاعری» نیز در آن گروهان بود به قلب دشمن زدند، غواص‏ها رفتند اما هرچه زدند به در بسته خوردند و یکی یکی به شهادت می‏رسیدند صدای بیسم آمد شهید آملی فرمانده گروهان می‏گفت ما نمی‏توانیم دژ بشکنیم باید برگردیم. گفتند بگذارید از امام استعلام بگیریم، امام فرمان دادند و آقای فضلی به شهید آملی گفت امام دستور دادند به فرزندانم بگویید حسینی بجنگند.

وی ادامه داد: خداوند شاهد است نیم ساعت پس از فرمان امام صدای الله اکبر بچه‏های غواص روی دژ شلمچه طنین انداز شد و پرچم «لااله الاالله» را بر فراز دژ شلمچه نصب کردند و عراقی‏ها یکی پس از دیگری سنگرها را رها می‏کردند. رئیس دفتر صدام می‏گوید دیدم آقای ریئس جمهور در کاخ ریاست جمهوری دائم درحال قدم ‏زدن است و فریاد می‏زد الله اکبر از دست یاران خمینی، الله اکبر، اگر جلوی نیروهای خمینی را نگیریم فردا صبح در بصره هستند و با برافروختگی ادامه داد من اطلاعات و عملیات شوروی و سلاح‏های شیمیایی آلمان و پول نفت عربستان و هواپیماهای فرانسه را آوردم اما شما بی‏عرضه‏ها نمی توانید جلو بسیجی‏های خمینی را بگیرید؟؟وزیر بهداری صدام گفته بود این بسیجی‏ها نیروهایی هستند که آموزش درست و حسابی ندیدند اما آن‏ها رهبری دارند که بر قلبشان حکومت می‏کند

سید حسن نصرالله از رزمندگان کربلای 5 بود

وی با اشاره به نظرات برخی از صاحب نظران درباره عملیات کربلای 5 گفت: کارشناسان نظامی می‏گویندجنگ جهانی دوم 6سال طول کشید و مهماتی که در جنگ جهانی دوم استفاده شد با عملیات کربلای5 برابری می کند، سید حسن نصرالله که خودش از رزمندگان کربلای 5 بود و فرمانده جنگ 33روزه بوده می‏گوید جنگ 33روزه لبنان به یک شب عملیات کربلای 5 نمی‏رسد. و حضرت آقا می‏گوید شب‏های کربلای 5 شبهای قدر این انقلاب است، انس با آن انسان را وارسته می‏کند و هرکس آن را به فراموشی بسپارد از اردوگاه انقلاب اسلامی خارج شده است و رزمندگان ما کربلا را در کربلای 5 مشق کردند.

برگشتیم گریه امان تمام بچه را بریده بود و آهنگران شعر «ای از سفر برگشتگان»را می‏خواند و بچه‏ها دور خیمه‏ ها و چادرها حلقه می‏زدند و چادر هرکس که شهید شده بود را جمع می کردند.

اکثر رزمندگان دارالشهدای تهران توسط شهید شاعری آموزش دیدند

مجتبی پناهی از همرزمان شهید شاعری در این برنامه گفت: شهید شاعری به دلیل اینکه خدمت سربازی رفته بود و از روزهای ابتدایی جنگ در جبهه به عنوان بسیجی حضور داشت به مسائل نظامی واقف بود به طوری که در منطقه بعنوان «جواد چریک» شناخته شده بود و ایشان از ورزشکاران شاخص منطقه در رشته کاراته بودند.

  • رضا شاعری